مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو

۸ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

دوست داشتنت کلاه نبود که از سرم بیفتد پیراهن نبود که از تنم درآید دوست داشتنت نفس بود که هنوز هم هست   یک. وجود انسانی جزئی ست از کل کائنات. پس برای رسیدن به سعادت، آدمی باید من را در خود نابود کند، تا به کل بپیوندد. خودجستن خطاست. تا زمانی که "من" زیرپا نهاده نشده، خوشبختی پدید نمی آید. خوشبختی را نباید جست. به محض آن که خوشبختی را بجوییم، از آن دور می شویم. زیرا جستجوی خوشبختی، نشانه ی موجود بودن من است و همین من، خود مانع وصول به سعادت ست. (بودا) دو. سپیده رئیس سادات - ز فروردین
مهدیار دلکش
این که دوستم داشته باشی مثل این است که عابری در پیاده رو ناگهان در آغوشم بگیرد همین قدر بعید همین قدر ممکن   یک. لازم نیست دنیادیده باشد / همین که تو را خوب ببیند / دنیایی را دیده است / از میلیون ها سنگ همرنگ / که در بستر رودخانه بر هم می غلتند / فقط سنگی که نگاه ما بر آن می افتد / زیبا می شود / تلفن را بردار / شماره اش را بگیر / و ماموریت کشف خود را / در شلوغ ترین ایستگاه شهر / به او واگذار کن / از هزاران زنی که فردا / پیاده می شوند از قطار / یکی زیبا / و مابقی مسافرند (عباس صفاری) دو. حس و حال این نغمه ی نوروزی
مهدیار دلکش
بس که نمی خاهندم، اسفندم بس که دلخاهی، فروردین نزدیک تر از یک لحظه ام دورتر از یک سالی قلبم آدم برفی ای که با داشتنت آب می شود قلبت قناری ای که بی خیال همه آواز از آوازش نمی افتد   یک. انسان و طبیعت، پیوستگی و پیوند نزدیکی با یکدیگر دارند و سرچشمه ی اخلاق در چگونگی رابطه ی ما با طبیعت است. (ووردزورث - شاعر انگلیسی) دو. کنسرت نوروز 91 شبکه ی VOA (بیشتر از جهت سپیده رئیس سادات ش و البته رعنا منصور)
مهدیار دلکش
شبیه لاستیک یک ماشین گاهی زندگیم را می دوم گاهی می ایستم بی آن که بخاهم بی آن که خاسته باشم یک روز اما خاهم ترکید و اتوبانی را چپ خاهم کرد   یک. امام حسین (ع) : ان لله مدینه خلف البحر، سعیتها مسیره اربعین یوما للشمس، فیها قوم لم یعصوا الله قط و لا یعرفون ابلیس. "خدا در پشت دریاها شهری دارد که به اندازه ی چهل روز طول می کشد تا خورشید آن را بپیماید و در آن مردمی هستند که هیچ گاه گناه نکرده اند و ابلیس را نمی شناسند." (علامه مجلسی – بحارالانوار) دو.  استاد شجریان - رو سر بنه به بالین
مهدیار دلکش
هرشب در آغوشت می کشم با تو گرم می شوم و از لمس تنت عرق می کنم نبودنت کابوسی ست که خاب را از چشمانم می گیرد کاش برای یک بار هم که شده همان بار اول، ضلع کوچک ترت را پیدا کنم پتوی نازنینم!   یک. درست مثل یک قطار / درست مثل یک کامیون / مثل چیزی که تنها بزرگ بود و غمگین زندگی کردم / و کسی نگفت چرا مثل یک قطار / چرا مثل کامیون (رضا بروسان) دو. کریستف رضاعی - از آلبوم کنعان (بی کلام)
مهدیار دلکش
لازم نیست حتمن کنارم باشی من شاعرم و هر شی گرمی می تواند دستان تو باشد هر شرشر آبی می تواند صدایت و هر سیاه گردی می تواند چشمان تو باشد حتا همین همبرگر داغ و باگت هایش هم شباهت عجیبی با زبان و لب هایت دارند     یک. برای این که آدم کسی را عاشقانه دوست داشته باشد، باید سخت به هیجان بیاید، وقتی بازی دو طرفه باشد ارزش انجامش را دارد. ولی اگر قرار باشد آدم به تنهایی بازی کند، بازی احمقانه می شود. (سیمون دوبوار) دو. پدرام درخشانی - گلنار (بی کلام)
مهدیار دلکش
از عشق هایم فقط شعرهایش مانده لب هایم قبرستانی از لبخندهای سقط شده و تنها تفریحم الاکلنگ سواری هایی که پایین ماندنش عادت شده این روزها با هر نفس بیشتر از قبل می میرم   یک. آن که می تواند، انجام می دهد. آن که نمی تواند، انتقاد می کند. (جورج برنارد شاو) دو. خشایار اعتمادی - گلایه
مهدیار دلکش
فرشته ی غمگینی در گلویت سه تار می نوازد ترانه ای بخان تا شاپرک ها و زنبورها روی صدایت بنشینند صدایت تپش قلب بچه گنجشکی ست که زیر بال های مادرش آرام به خاب می رود   یک. از دست دادن هر انسانی که دوستش می داشتم آزار دهنده بود. گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچ کسی، کسی را از دست نمی دهد. زیرا هیچ کسی مالک کسی نیست. این تجربه ی واقعی آزادی است: داشتن مهم ترین چیزهای عالم، بی آن که صاحبشان باشی. (پائولو کوئلیو – یازده دقیقه) دو. فرید فرجاد - بی کلام سلطان قلبم
مهدیار دلکش