مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو

۱ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

همیشه فکر کرده‌ام روزی خواهد رسید که من قرار بگیرم، در سر جایم باشم و آن‌وقت خواهم توانست روشن باشم، دقیق باشم و بستگی خودم را با دوستان به آن نهایت دلپذیر و کمیاب برسانم،
اما همیشه رابطه من با حوالی خودم نازک بوده است...آیا جایی هست که مال من باشد؟
فکر نمی‌کنم. باید از این توقع بی‌پایه گذشت.
در اتاق مسافرخانه هم باید شعر گفت.
روی نیمکت پارک هم باید قصه نوشت.
سخت‌گیری را باید جای دیگری خرج کرد.

 

مهدیار دلکش