مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

   کارتیه، فیلسوف فرانسوی، فرمولی برای حفظ خونسردی خود و شاگردانش در برابر آدم‌های مردم‌آزار، ابداع کرد. او می‌نویسد: «هرگز نگو که مردم، بدجنس هستند. تو فقط باید به دنبال رگ خواب آنها بگردی.» منظور او از «رگ خواب» این بود که باید به دنبال منشا رنجی باشی که فرد را تحریک می‌کند تا منزجرکننده رفتار کند. فکر آرامش‌بخشی است اگر تصور کنیم که آنها در پشت صحنه، در جاهایی که نمی‌توانیم ببینیم، رنج کشیده‌اند. بالغ‌بودن، یعنی اینکه یاد بگیریم وقتی دلیل آشکاری در توجیه رفتاری آزارنده وجود ندارد، بتوانیم این منطقه‌ی رنج را تخیل کنیم.

 

 

آلن دوباتن
درباره‌ی خوب‌بودن

 

مهدیار دلکش