مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
کم اند. و تو باید خیلی خوش شانس باشی که چند تای آن ها را در زندگیت داشته باشی. نگاهشان صدای تک نوازی ویولن می دهد. و تو نمی توانی بی تفاوت از کنارشان عبور کنی. هر جا که یکی از آن ها را ببینی، زمان را فراموش می کنی و می خواهی صدای نگاهشان را بشنوی. اما آن قدر نگاه های قبل از تو کثیف بوده که می ترسی. می ترسی اشتباه شوی. آن قدر انگیزه های مردمانت قهوه ای ست که اگر سپید هم باشی، رنگی دیده می شوی. و این گونه است که همواره در مواجهه با آن ها ترسی با تو است.    دوست داری دست هایت را زیر چانه ات بزنی و تماشایشان کنی. ساکت می شوی. و لبخند آرامی روی لب هایت می نشیند. خودت را می سپاری به آن ها. و نگران نیستی. قابل اعتمادند. آن قدر بزرگ اند که دل کوچکت، پیش آن ها احساس امنیت می کند. بی شک اگر خدا آدمی آفریده، همین ها بوده اند و بقیه حیوان هایی هستند که عمودی راه رفتن و صحبت کردن را آموخته اند!    تو را به فکر می برند. به شعور. و توانایی زیبا دیدن و زیبایی آفریدن را به تو هدیه می دهند. با آن ها می توانی یک منظره را بفهمی. می توانی هر چیزی را خالص ببینی. می توانی حس های دوست داشتنی کمیاب را تجربه کنی. و از بودنت لذت ببری.    غم دارند. غمشان را فریاد نمی کنند. ولی از هندسه ی کلامشان غم پیداست. انگار دخترکی روستایی در میان حرف هایشان نشسته و نی می زند. جنس غمشان زندگی ست. شور می بخشد و تو را بزرگ می کند. "سلام علیکم بما صبرتم" را خدا برای این ها گفته. این طور باید باشد که خدا بهشت را پر از پارچه نوشته خواهد کرد و خودش به این ها خوش آمد خواهد گفت. بهترین های بهشت را هم برایشان آماده کرده لابد!    کم حرف می زنند. غرور بیجا ندارند. مغرور نیستند. فاصله ای دارند با آدم ها تا هر کسی خلوتشان را به هم نزند. تو باید هر روز سجده کنی اگر از نزدیکان آن ها باشی. چون تو را دوست دارند و جنس دوست داشتنشان نایاب است.    در مواجهه با آن ها حاضری غرورت را زیر پا بگذاری. ارزشمندی آن ها اجازه نمی دهد به خودت فکر کنی. به احترامشان دوزانو می نشینی و آرام نفس می کشی. این ها پیامبران کوچک هستند که فقط بعضی از انسان ها را هدایت می کنند. موجودات مهربانی هستند که وجودشان like دارد و از روی خودخواهی نمی خواهی برای کسی shareشان کنی. شاید هیچ وقت نبینیشان. شاید هیچ وقت به حلقه ی نزدیکانشان راه پیدا نکنی، اما دوستشان داری و این تنها کاری ست که از دستت بر می آید.
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">