مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
اصلن محرم یعنی چه؟ عاشورا یعنی چه؟ عزاداری چرا؟ گاهی آن قدر بعضی چیزها بدیهی و عادی می شوند که به آن ها فکر نمی کنیم. و وقتی فکر نکنیم، راه برای خرافه و خرافه گویان باز می شود. و سواستفاده گران، هر روز هیزمی تازه در این آتش می اندازند تا خاموشی نگیرد. هر سال فصل جدیدی بر رمان عاشورا اضافه می کنند تا قیمت هایشان بالاتر رود. تا بازارشان گرم تر شود. و وای بر ما!    آیا با خود فکر کرده ایم که چرا آن انسان ها در کربلا شهید شدند؟ که دنبال چه بودند؟ آیا چیزی بیشتر از حق می خواستند؟ آیا جز مبارزه با ظلم و زیر بار ذلت نرفتن، هدف دیگری داشتند؟ چرا بیشتر از آن که به چرایی عاشورا توجه شود به چگونگی اش پرداخته می شود؟ آیا اگر لشگر حسین (ع) سیراب بودند، از ارزش حرکتشان کم می شد؟ اگر هوای کربلا بهاری یا پاییزی می بود، از علاقه مان کم می شد؟    چرا عزاداری های ماه محرم، تا حد یک مراسم آیینی تنزل پیدا کرده است؟ چرا از ظرفیت های عظیم این ماه برای انسان سازی و ایجاد روحیه ی حق خواهی، غفلت می شود؟ آیا عمدی ست؟ آیا عده ای از عمد می خواهند همه چیز در سطح برگزار شود؟ آیا اگر روحیه ی ظلم ستیزی و شجاعت در مردم زنده شود، منافع عده ای به خطر می افتد؟    حیف نیست که قیام عاشورا در قیمه و قمه و علامت و سیاه پوشیدن خلاصه شود؟ حیف نیست که مراسم عزاداری، مجالی برای دیده شدن شود؟ که آخرین مدها در آن به نمایش گذاشته شود؟ چرا در همین مراسم های رنگ و رورفته، اسم مداحان است که عزادار جذب می کند و نه اسم سخنران؟ چرا فونت اسم مداحان بزرگ تر است همیشه؟ شور ارجمندتر است یا شعور؟    وقتی در کشوری یک ماه از عاشورا می گویند و هم زمان ظلم در آن بیداد می کند، معنایش چیست؟ وقتی بی دلیل کشته می شوند و زندانی می شوند، وقتی گرانی به اوج می رسد، وقتی دزدی می شود، وقتی بی دلیل عده ای بر مردم حکم می رانند و ظلم می کنند، محرم و عاشورا و حسین (ع) کجای کار قرار می گیرند؟ پس تاثیر این عزاداری ها، کجا باید خود را نشان دهد؟ چند نفر از ما مسیر حسین (ع) را می رویم؟ یادمان باشد اگر شیعیان، حسین (ع) را یاری می کردند، نتیجه چیز دیگری می شد. آیا اگر ما آن روزها بودیم، حسین (ع) را یاری می کردیم؟    در وضع کنونی کشور، پیشنهادم این است که به مادرهایمان بگوییم که قیمه بپزد و در خانه به حسین (ع) و راهش فکر کنیم. و به این روزهایمان تعمیم دهیم (که کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا) یا سخنرانی متفکران دین مانند دکتر سروش را گوش دهیم. باور کنید که نتیجه ش خیلی بهتر است. عزاداری ای که اثرش ماندگار نباشد، و جهت نبخشد و منجر به افزایش شعور نشود، فرقی با ترقه بازی و پریدن از روی آتش در چهارشنبه سوری ندارد.   یک. این مداحی های دونفری رو که یکی می خونه و اون یکی به صورت زیرصدا "اوسی اوسی" (حسین حسین) می کنه، کجای دلم بذارم من؟ به قول یه بنده خدایی: مگه آپاراتی ه بدبخت؟ دو. کف دریاست صورت های عالم / ز کف بگذر اگر اهل صفایی (مولانا) سه. امام حسین (ع) می دانست که با حرکت خود حکومت بالفعل یزید را نمی تواند براندازد ولی با شهادتش می خواست آن ها را از مشروعیت بیندازد. کاری که حسین (ع) کرد، از نظر دکتر شریعتی رخنه افکندن در مشروعیت و مقبولیت نظام اموی بود. (دکتر سروش) چاهار. اگه این زندگی باشه من از مردن هراسم نیست
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">