کوهی که روبه رویت ایستاده
سال هاست
که هیچ حرفی را
به بیرون پرتاب نکرده ست
عاشقانه هایت را
تا می خاهی برایم بخان
خاموش تر از آنم
که با شنیدن عشقت
گدازه ای در من جان بگیرد
تنها نگاهت خاهم کرد
و از حرکت لب هایت
به خاطره ای قدیمی پرتاب خاهم شد
کاش می دانستی که کوه ها
تنها چهره ی اولین فاتحشان را
به خاطر می سپارند
یک. وقتی جوونی / یه جفت کفش زنونه ی پاشنه بلند / که
واسه خودش / تک و تنها / توی کمد / نشسته / بدجوری حالی به حالیت می کنه / وقتی
پیری اما / اون واسه خودش / فقط / یه جفت کفش ه / که کسی پا توش نکرده / همین
(چارلز بوکوفسکی)
دو. blackfeild - cloudy now