مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
شمع های کیک تولد روشن می شوند تا خاموش شوند با خاموشی شان همه لبخند می زنند همه کف می زنند ... فوتم کردی و من خاموش ترین شمع شدم که تا لحظه ی آخر خیره در چشم هایت از خنده ات خندیدم و مردم     یک. گوسفندان را یک به یک به نام می شناسد / اما نام معشوق خود را نمی داند / مست رویاست / مثل رودی که از صدای خود مست ست / همه را به نام، به خیش می خاند / معشوقش اما بی نام ست / گوسفند نیز به آغل باز می گردد / معشوقش اما بی سرپناه ست (یوره کاشتلان) دو. عبدالعلی وزیری - نمی دونی
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">