مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
به شیوا خادمی تو با یک بوسه آغاز شدی از عشقبازی مهربانی و پاکی خبر آمدنت خورشید بود که از پس ابرهای زمستانی درآمد و تن زمین را گرم کرد به آبی آبرو دادی به سپید، زندگی حالا تو آسمانی و انتهایی نداری ای سپیدآبی! بی کرانیت طعنه می زند به خدا یک. چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی ز تو دارم این غم خوش به جهان از این چه خوش تر تو چه دادیَم که گویم که از آن به ام ندادی چه خیال می توان بست و کدام خواب نوشین به از این در تماشا که به روی من گشادی تویی آن که خیزد از وی، همه خرمی و سبزی نظر کدام سروی؟ نفس کدام بادی؟ همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی همه رنگی و نگاری مگر از بهار زادی ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی که ندیده دیده رویت به درون دل فتادی (سایه) دو. : ) smile
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">