مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو


گاهی می بافم موهایش را
گاهی دستش را در پیاده رو می گیرم
تا به بودنم دلگرم شود
تنهایی ام
با همه بزرگی اش
وزنی ندارد
همیشه پایین الاکلنگ می مانم
همیشه بستنی اش آب می شود
و شب ها
جز در آغوشم خوابش نمی برد
آه اگر بمیرم
چه بر سر تنهایی ام خواهد آمد ؟








یک. انسان می تواند احساس عشق کند و هم چنان به راه خودش ادامه بدهد. می توان عاشق صخره بود، عاشق درختان، عاشق آسمان، عاشق ستارگان. انسان می تواند عاشق دوستان، همسر و بچه ها و پدر و مادر خود باشد. یک نفر می تواند به میلیونها راه مختلف عاشق باشد. انسان می تواند عاشق یک رهگذر غریبه در جاده شود، می تواند فقط احساس عاشقانه ای درباره ی او داشته باشد و هم چنان به راهش ادامه دهد. حتی نیازی به صحبت کردن با وی نداشته باشد، نیازی به ارتباط برقرار کردن با او نباشد. انسان می تواند احساس عشق کند و هم چنان به راه خودش ادامه بدهد. (اوشو)


مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">