بت پرست های مدرن اما به "آدم" رضایت داده اند. بت های خود را می پرستند و بت های دیگران را فرو می کوبند. سلسله ی پهلوی از این طرف؛ پیشوایان دین از آن طرف. شجریان از این طرف؛ شاهین نجفی از آن طرف. خاتمی و میرحسین از این طرف؛ رهبر ایران از آن طرف. شاملو از این طرف؛ علیرضا آذر و کامران رسول زاده آن طرف. ایکس این طرف؛ ایگرگ آن طرف. و آخر هم ندارد سر این رشته ی دراز.
آدم را چه شده است که عقلش را به خاطر آدم دیگری که حتما کامل نیست و بعضا عیب و خطاهای واضحی هم دارد، تعطیل می کند و او را در مسند خدایی می نشاند ؟ و وای بر حال آن بت. که آسیبی که او می بیند بسیار بیشتر از بت پرستان است. ای بسا که این پرستیدن ها، آن ها را به این توهم رسانده که بت اند و بی عیب و خدا و هر کاری که می خواهند می توانند بکنند و دیگران هم حق ندارند که دم بزنند و حق، فقط در جیب آن هاست.
ابراهیم شویم. بت هایمان را بشکنیم. دوست داشته باشیم دوست داشتنی هایمان را. و عیب هایشان را هم ببینیم. و بگوییم.