مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو


   در جوامع جهان‌سومی، پرمصرف‌ترین سیستم تربیتی، سیستم تبعیت‌کردن است؛ سیستمی کم‌اثر و ناتوان و درسطح‌نگه‌دارنده. در این جوامع، مردم کار خوب انجام می‌دهند تا پاداش بگیرند و کار خوب را برای خوب‌بودنش انجام نمی‌دهند؛ به نیازمندان کمک می‌کنند تا وجدان‌شان آرام بگیرد؛ عبادت می‌کنند تا ثواب کرده باشند؛ درس می‌خوانند تا نمره‌ی خوب بگیرند.

   در سیستمی که مبتنی بر تبعیت‌کردن است، همواره به قدرت و زور نیاز است؛ همیشه مردم باید از چیزی بترسند تا آن کار موردنظر را انجام دهند و طبیعتاً هیچ‌گاه آن کار، درونی و عمیق نخواهد شد. و به محض برداشته‌شدن عامل فشار و زور، مردم دیگر خود را ملزم به انجام آن کار نمی‌دانند.

   اما سیستمی که پایدارتر و قدرتمندتر است، سیستمی است که در آن، نظام عقیدتی مردم، مستقل است و پایه‌ی آن، خواست و انگیزه‌ی هر فرد برای صحیح‌بودن و خوب‌بودن است؛ انگیزه‌ای که همیشگی است و به نظارت یا زور احتیاجی ندارد. اگر فرد یا عمل یا عقیده‌ای قابل‌قبول باشد، در جان مردم می‌نشیند و نشستنش طولانی و مداوم است.

   طبق آزمایشات روان‌شناسان*، هرچه در برابر انجام رفتاری، پاداش کمتری درنظر گرفته شود، درونی‌شدن آن رفتار، بالاتر بوده و افراد، آن عمل را بهتر انجام می‌دهند. هرچه پاداش، بیشتر باشد، انگیزه و دلیل مردم برای انجام آن رفتار، از خود رفتار به سمت پاداش رفتار، میل پیدا می‌کند.



* روان‌شناسی اجتماعی - الیوت ارونسون

مهدیار دلکش

نظرات  (۸)

۱۱ دی ۹۴ ، ۱۱:۴۴ امیرحا فظ
به نظرم توی جوامعی که سرمایه داری درشون حاکم هست مثل آمریکا، اون چیزی که باعث میشه مردم خوب رفتار کنند بیشتر قانون هست. همه مجبورند که به قانون احترام بگذارند. یعنی نظم بر اساس جریمه و نه پاداش بنیان گذاشته شده. البته معلومه که این جور جوامع از مملکت ما که از بالا تا پایینش خیلی کم به قانون احترام میگذارن، پیشرفته تر به حساب میان.
پاسخ:
نمیدونم بشه گفت که مردم امریکا چند درصدشون به‌خاطر قانون و چند درصد به‌خاطر خوبی و بدی عمل ، کاری رو انجام میدن. ولی همین‌طور که گفتی قطعا وضع‌شون بهتر از جوامع جهان سومی‌ه.
جریمه و پاداش، جزو سیستم تبعیت هر دو.
۱۱ دی ۹۴ ، ۱۲:۲۵ بی نام بی نشون
کلا هر کاری که از روی اکراه انجام بشه و اجباری باشه معلومه که عمیق نمیشه و به بهترین شکل خودش انجام نمیشه
به نظرم روانشناس ها اکثرا حرف مفت می زنند
این ها بدیهیات است که فقط یکم توجه نیاز داره تا فرمول هاش نوشته بشه
پاسخ:
خیلی از بدیهیات رو همین روان‌شناسان با آزمایشات و کتاب‌هاشون بدیهی کرده‌ن.
با نظر شما مخالفم. توی جامعه‌ی ما خیلی باید این حرف‌ها رو تکرار کرد.
خلوص...
 compliance or internalization or sincerity
پاسخ:
چرا خلوص؟:)
خلوص هم یعنی کاری رو فقط به خاطر خودش (نه ثواب و عقاب) انجام دادن
Sincerity is the virtue of one who speaks and acts truly about his or her own feelings, beliefs, thoughts, and desires.
خلوص چیزیه که خیلی جاها اگه بود وضع بهتر بود.
که بنظرم عنوان پستت میتونست خلوص هم باشه
:)

+ البته مطمئن نیستم دقیقاً برای خلوص این Sincerity رو بکار میبرن یا نه ولی از معنیش که اینطور به نظر می‌آد

پاسخ:
در واقع خلوص، همون درونی کردن ه:)

ممنون از مشارکت و پیشنهادت.
خیلی جالب بود .پس تو وبلاگم منتظر نظراتتون هستم
پاسخ:
:)
با همه ی متن موافقم جز این که؛ کمک به نیازمندان با این هدف که کار خوبیه؟ اینم سطحی نگریه! انگار یه سری رو برای خودمون کار خوب تعریف کنیم و خودمون رو ملزم به انجام کارهای خوب بدونیم. ربطی به جهان سومی نداره این مسئله. ما آدما، پی هرکارمون دنبال پاداشیم. حالا بالاترین مرحله ش حس خوبیه که به خودمون می ده. رضایت درونی ه.
نمی دونم ممکنه کاری رو فقط و فقط به خاطر خود کار انجام داد یا نه. با انگیزه ی خالص. به نظر می رسه شبیه جبر باشه :-؟
پاسخ:
اگه کمک به نیازمندا برای این باشه که اونها نیازمندن و نیازشون برطرف میشه، خیلی ارزشمنده ولی به همون اندازه که پای خودمون و رضایت درونی خودمون بیاد وسط، از ارزش و خلوصش کم میشه. این نظر منه:)
آقا مهدیار لطفا بیشتر بنویسید. میدونم سرتون شلوغه. از حرفای شما خیلی خیلی استفاده کردم. مخصوصا در زمینه ی برداشتن نقاب ها...
لطفا بنویسید.

پاسخ:
توی پادگان نت ندارم متاسفانه. هر موقع که مرخصی بدن، میام خونه و مینویسم توی اینجا
ممنون از مهرتون
بنظرم آدمی کاری که خودش با علاقه و کششی که به اون داره انجام میده(البته کاری که با انسان بودنش سنخیت داره و اون کشش در یک فضای امن رخ داده نه از روی ترس از هر نوعیش)، اونه که فقط او رو از جهنمی که درش هست به بهشت میبره و اون بهشت آگاهیه...
کاری که از روی تقلید کورکورانه و تعصبش نیست.
اکثر وقتا از خودم این سوالا رو میپرسم که: مردم در پی چی می دوند؟ 
من دارم چیکار میکنم اینجا؟ چرا درس می خونم؟ چرا این همه خریدن و مصرف هست؟ چی به این دنیا اضافه می کنم ؟ و سیل عظیمی که همش ذیل یک سوال قرار می گیره:
آمدنم بهر چه بود...؟
چیز دیگه ای که با خوندن این پست به خاطرم اومد و خودم دوس دارم برای مدتی هم که شده تجربه ش کنم، اینه که اگه هر کسی راهنمایی داشته باشه که اون راهنما اونو متوجه خودش کنه و با کمک خودش دست خودشو بگیره، دیگه شاید کار خوب رو برای خوب بودن اون کار انجام بده...
مثل یک پیر که ظاهرا صفات بشری داره و مولانا میگه:
بدان که پیر سراسر صفات حق باشد
اگه چه پیر نماید به صورت بشری....


پاسخ:
من با شما موافقم
اون سوالی که مردم در پی چی هستن، بین من و شما مشترکه.
ممنون از درک و شعری که نوشتید
:)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">