مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو


   مصاحبه‌ی کامبیز حسینی با گلشیفته را خوب در خاطر دارم؛ رهایی و استواری اندیشه‌ی گلشیفته و بادی‌لنگوییجش وقتی که در مورد راه انتخابیش صحبت می‌کرد، من را به او علاقه‌مندتر از قبل کرد. حس کردم که او سالها جلوتر است و چه خوب که یک قرن در زمان سفر کرد و از ایران رفت.

   می‌دانی اشکال کار کجاست؟ همان‌جا که اصلا تصمیم گلشیفته را مسئله‌ی خودمان می‌دانیم و در موردش صحبت می‌کنیم. همان‌جا که خودمان و عقایدمان را کعبه و مرکز دنیا خیال می‌کنیم و همه‌چیزها را با آن می‌سنجیم. خودم هم در این منجلاب بوده‌ام و می‌دانم که چقدر درست‌فهمیدن مشکل است در این حالت.

   عریانی در جریان بازیگری و یک فیلم بد است؟ این نظر شما است. عریان عکس گرفتن در فلان مجله بد است؟ این نظر شما است. عریانی بد است؟ این نظر شما است و نظرهای شما اصلا برای کسانی که اندیشه دارند و به راه‌شان فکر کرده‌اند، مهم نیست. نظرهای‌تان را برای خودتان نگه دارید عزیزان من؛ قشنگ‌های اخلاقی! بهشتیان! دیندارهای مسلمانان! این‌قدر دست‌درازی و زبان‌درازی نکنید به لایف‌استایل دیگران.

   اگر در قفس تعصبات و عقایدتان هستید، دیگران را هم در قفس نخواهید. به جای قیل و قال، درِ قفس‌‌های‌تان را باز کنید. و یا اصلا نه؛ در قفس‌های‌تان آرام بگیرید.


مهدیار دلکش

نظرات  (۱۷)

سکوت ..

+تعصب تو"هیچ مسیری"درست نیس بنظرم...

پاسخ:
درست میگید
ما می تونیم هر عقیده ای داشته باشیم. می تونیم عریان بشیم. اما عرضه کردن این عریانی، دیگه مسئله ای نیست که بخوایم بگیم: هر کس اعتقاد خودش رو داره
وقتی حرکتی یا تفکری عرضه میشه، در ابعاد وسیع نشون داده میشه، باید به بوته ی نقد گذاشته بشه.

البته این نظر منه و شاید اشتباه باشه.

پاسخ:
اگر کسی خوشش نمیاد، میتونه اون عرضه‌کردن رو دنبال نکنه. اگر کسی خوشش نمیاد عکسا و فیلماش رو نبینه. بره دنبال چیزایی که دوست داره.
اگه گلشیفته اومد از شما خواست که بذاریدش به بوته‌ی نقد، اون موقع شما نظرتون رو بگید.
۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۲ هولدن کالفیلد
نقد کردن چیزی نیست که کسی از ما بخواد، دقیقا به دلیل اندیشه مند بودن، حق من نقد کردن چیزهاییه که نسبتا بهشون موضع (موافق یا مخالف) دارم و این اصلا به صاحب اندیشه ی X و Y ارتباطی نداره، میتونن پاسخگو باشن یا نباشن، ولی حق نقد چیزی نیست که از صاحب اندیشه ای خاص به بقیه تنفیذ بشه!
و البته "اعتقاد شخصی ای" که در یک مقیاس عمومی (مثل هر رسانه ای) عرضه میشه، همونطور به شکل عمومی هم نقد میشه! این ادبیات نقده ، و با این مدل حرف زدن که "کسی که با دسته ای خاص از تفکر مخالفه پس متحجره" چیزی عوض نمیشه!
الان جواب خود شما به دوستمون که "اگه خوشت نمیاد دنبال نکن" نشانه ی "تفکرِ من کعبه پنداری ای" هست که خودت نقدش کردی! افکار و عقاید (هر شکلی که باشن) به محض بروز و خروج از حالت شخصی ، قابلیت نقد پیدا میکنن!
این ایده ی خوبی نیست که مخالفانت رو توی قفس ببینی، منِ نوعی همونقدر اندیشه مند هستم که توی نوعی، چه جوری برای "تفاوتِ اندیشه" بار ارزشی قائل میشی و اون رو به خوب و بد تقسیم میکنی؟
اندیشه ی بدون نقد، مثل درخت بدون ریشه است!
بی ریشه نباشیم!

پاسخ:
شما حق نقدکردن زندگی شخصی کسی رو ندارید. میتونید در مورد فیلمایی که بازی کرده حرف بزنید ولی در مورد تصمیماتش حق ندارید حرف بزنید. نه فقط گلشیفته که هیچ‌کس دیگه. اینکه خودتون رو صاحب‌اختیار میدونید که در مورد همه‌چی نظر بدید خیلی خطرناک و بده. تحجر هم فقط این‌وری نیست؛ اون‌وری هم تحجر و تعصب داریم. و هر دو بد و قفس‌ه‌.
جواب من توی کامنت قبلی، جواب من به کسایی که در مورد چرخنده هم نظر میدادن بود، چون قائل به حریم شخصی‌ای هستم که هر انسانی داراش هست و نباید به بهانه‌ی نقد ورود پیدا کرد بهشون. آدمها تا جایی که حریم دیگران را آزاری نرسونن، آزادن. این‌که ما تصمیم شخصی یه نفر رو نپسندیم و به خودمون اجازه بدیم در موردش حرف بزنیم، دراز کردن پا از گلیم‌ه. تصمیم عریان بودن توی فیلم فرق داره با مثلا شعر گذاشتن من توی وبلاگ. من شعرام رو به اشتراک میذارم تا نظر و نقد بشنوم یا به اشتراک بذارم. ولی گلشیفته از کسی نظر نخواسته برای تصمیمش. امیدوارم فرق این دوتا رو درک کنید. و البته که نقد خیلی کمتر معنا داره توی کشور ما. و بیشتر به لجن میکشیم یه چیزی رو. همین شعر رو هم اجازه نمیدم کسی به لجن بکشه. اگه بدونم قصدش اینه میگم بره شعرایی رو بخونه که دوست داره.
من آدمای اندیشمند مخالفم رو توی قفس نمیبینم‌. پستم در مورد غیراندیشمندان زبان‌دراز و کوته‌فکره.
الان دنیایی نیست که بتونیم چیزی رو دنبال نکنیم. خواه نا خواه باهاش مواجه میشیم. 
گلشیفته یا هر کس دیگه، فراخور معروفیت و بعضا محبوبیت، بیشتر از دیگران دیده میشن و حرکات شون تاثیر گذار و در بعضی موارد جریان سازه. 
وقتی حرکتی و تفکری که پشت اون حرکت هست به مخاطب عرضه میشه، باید نظر داده بشه  و درستی و غلطی ش با معیار های انسانی سنجیده بشه.
گلشیفته یا هر کس دیگه می تونه به هر کیفیتی عکس بندازه و اون رو توی زندگی شخصی ش استفاده کنه، اما وقتی عکسش میره روی جلد مجله، دیگه نمی شه گفت که این مربوط به زندگی شخصیشه. 

پاسخ:
اتفاقا الان دنیایی‌ه که اونقدر گسترده‌ست که میتونیم چیزهای مورد علاقه‌مون رو توی مدلای مختلف دنبال کنیم.‌
ما عادت داریم که همه چیز رو مثل خودمون بخوایم و اگه ذره‌ای متفاوت باشه زیر سوالش ببریم. این خیلی بده.
باید بدونیم که آدما عقل و اختیار دارن. اگه قرار باشه جریانی ساخته بشه، ساخته خواهد شد و بنا بر بودن آدم‌ها، این حق هست براشون که مدلشون رو انتخاب کنن.
معیار انسانی از نظر شما یه چیزه و از نطر دیگران چیزهای دیگه‌ست و درست و غلط‌پذیر نیست که شما بخواید دسته‌بندیش بکنید. خط قرمز نقد، لایف‌استایل آدماست. با تفکر شما گشت ارشاد هم توجیه‌پذیره. چون جنبه اجتماعی پیدا کرده. کدوم اعتقادی هست که جنبه.ی اجتماعی پیدا نکنه؟ اکثر اعتقادا بالاخره یه جوری بروز پیدا میکنه و ما نباید این بروز رو به خودمون بگیرید و فکر کنیم میتونیم در موردش حرف بزنیم. چون مربوط به بودن آدماست و بودن آدما نقدپذیر نیست و آدمی که چه بسا خودش اشتباه هست، حق نداره بودن دیگران رو به چالش بکشه. میتونه بودنهایی رو که براش دلنشینتره دور خودش جمع کنه. و به اونها بها بده.
می دونی از یه وجهی باهات موافقم و به طور کلی به این قضیه جور دیگه ای نگاه کردم از همون ابتدا...
من گلشیفته و چرخنده رو تحقیر نکردم و هیچ وقت موضع منفی و مثبتی نسبت به انتخابشون نداشتم.علتش به خاطر این افراد نیست دلایلم به این خاطر:
۱.سرزنش کردن زن ها به خاطر انتخابشون تبعاتش متوجه روان جامعه زنان می شه.ما به خاطر جنسیتمون به قدر کافی در معرض قضاوت و سنجش هستیم و مطرح کردن چنین مسایلی قادره افرادی رو که اصلا خارج از این ماجرا هستند رو هم درگیر بکنه!تا جایی که الان داریم می بینیم چرخنده/گلشیفته عملا در ادبیات روزمره مردم به اهانت و کنایه تبدیل شده.متاسفانه برخی  خانم ها هم این دو رو وسیله ای برای تحقیر قشر مقابل خودشون قرار دادن که واقعا جای تاسف داره!من ترجیح می دم در این زمینه سکوت کنم و از کنارش بگذرم.مصاحبه اش رو شنیدم و نکته مهم اش همون حرفش هست که می گه آدم وقتی انتخابی داره باید مسیرش رو متناسب با انتخابش تعیین بکنه.این حرف درستی حتی اگر از زبان گلشیفته ای باشه که عملش مغایر سبک زندگی من.حرفی که داره می زنه قابلیت تعمیم داره و این رو فقط یک نگاه حکمت آموز به هر مسئله ای در زندگی می تونه به ما هدیه بکنه که پیام ها رو به درستی دریافت بکنیم.
۲.یکی دیگر از دلایل سکوتم هم این هست که اصولا اونقدری که بولد کردن گلشیفته باعث دیده شدن عکس هایش شد سکوت در این زمینه چنین امکانی رو فراهم نمی کرد!ما باید یاد بگیریم هر خبری ارزش انتشار نداره.
پاسخ:
به نظرم نیازی نیست که جامعه‌شناختی نگاه کنیم به موضوع. از همون منظر حق انسانی و آزادی فردی که نگاه کنیم، راه رو بر اظهارنظر در مورد تصمیم شخصی افراد میبنده.
چه بزرگ شدی
قبلن متفاوت تر نگاه میکردی
اون قدیما:)
پاسخ:
بزرگ شدن ادامه دارد:)
موافقم. و جالبن آدمهایی که به هرچی وجهه ی اجتماعی میدن و با جمله ی : ممکنه این حرکت رو بقیه تاثیر بذاره، به خودشون اجازه میدن تو تصمیمات بقیه نظر بدن. عزیز من، وقتی کسی دوست داره عکس لخت برای یه مجله بگیره دقیقا به ما چه ربطی داره؟ ما ایرانی و آرایی ایم و باید تو همه چی با منطق مسخره مون دخالت کنیم آخه؟ جالبه میگن حق نقد کردن همه رو داریم. نه نداریم. میتونی تو ذهنت از چیزی بدت بیاد ولی وقتی زندگی کس دیگه س به تو مربوط نیست که بخوای نقدش کنی.
پاسخ:
با حرفات موافقم
ممنون

سلاااام

خوشحالم بارسا قهرمان شد !

همچنین خوشحالم سوارز آقای گل شد !!

همچنین تر خوشحالم پرسپولس قهرمان نشد !!!

ببخشید ربطی به موضوع نداشت . جهت ابراز هیجان نوشتم (:-)

پاسخ:
سلام
:)
۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۱ مهدی صالح پور
یک قرن؟ به نظرم دویست سیصد سال دیگه هم ما توی این نگاه سنتی-مثلا مذهبی هستیم. حالا حالاها کار داریم...
پاسخ:
امیدوارم همون یه قرن باشه
به نظرم این جور اظهارنظرها بیشتر از این که نشون دهنده‌ی این باشه که افراد به چیزی (حالا اسلام یا ایرانی اصیل بودن (کامنتی که یه نفر زیر ویدئوی مصاحبه که با خوندن پستت دیدم گذاشته بود) اعتقاد و باور سفت و سخت  یا حقیقی دارن، به دلیل اینه که مردم ایران برخلاف کشورای توسعه یافته که تأکید روی "شخص" هست، در هر مسئله‌ای، دائمأ نگاهشون و توجهشون به "دیگران" هست بجای این که توجهشون روی "خودشون" متمرکز باشه.

پ.ن برای بازدیدکنندگانی که احیاناً این کامنت رو می‌خونن: این کامنت به هیچ وجه تأیید "برهنگی" نیست.
پاسخ:
همین‌طوره. تعصب روی اعتقادات خیلی دیده میشه. چه اینوری چه اونوری.

من تا الآن روی هم رفته پنج دقیقه هم به گلشیفته فکر نکردم

نهایتش چهار دقیقه و چهل و پنج ثانیه :)

اون موقع که اسم گلشیفته سر زبون ها بود و عده ای تقبیحش می کردند و عده ای تایید ؛ من به خودم رجوع کردم دیدم هیچ حسی و هیچ فکری در مورد ایشون ندارم . خنثای خنثی ! به عادت همیشه که احساسات خودمو زیر ذره بین می برم و کالبد شکافی می کنم تا علت هاشونو بفهمم ، در این مورد هم همین کارو کردم . نگاه منفی نداشتن نسبت به ایشون رو به دلیل نوع تربیت پدر و مادرم می دونم که همیشه بهم یاد دادند که به امور شخصی  و زندگی دیگران نباید کار داشته باشم . اما نگاه مثبت نداشتن به ایشون هم دو دلیل داشت . یکیش اتفاقا به همین دلیلِ شخصی بودنِ اعمالش بود . به نظر من وقتی میگیم نباید در امور شخصی دیگران نظر بدیم این هم نظرات منفی رو شامل میشه هم نظرات مثبت رو . تایید کردن هم نوعی نظر دادن در زندگی شخصی دیگرانه . دلیل دومم اینه که این خانوم برای نجات زندگی خودش و برای اینکه در هوای آزاد تنفس کنه تصمیمی گرفت که حقش بود بگیره . و این از نظر من جای هیچ تحسینی نداره . من جهت فلش تحسینم رو به سمت کسایی نشونه میرم که توی همین قفس می مونن و مبارزه می کنن . حتی زندگی خودشونو به خطر میندازن واسه ایجاد یه جامعه آزادتر . کسایی که خودشون و خانواده هاشون تهدید میشن ، نویسنده هایی که با بیشتر از ده تیر یا ضربه چاقو کشته شدند ، استادایی که بدون هیچ دلیلی و فقط به خاطر تفکراتشون اخراج شدن ، کسایی که زیر شکنجه مردند و حتی هیچ اثری از جسدهاشون هم پیدا نشد ، کسایی که تبعید شدن و همه کسایی که برای ایجاد هوایی تازه تر و زمینی آزادتر از وقت و خوشی و راحتی و امنیت خودشون مایه گذاشتند

رفتن و در یه جامعه آزاد به  علایق و تفکرات خود پرداختن تحسین نداره

پاسخ:
ولی من فکر میکنم ایستادن و اصرار برای شنا کردن توی رودخونه‌ی خروشان، نتیجه‌ای جز غرق شدن نداره. وقتی انتهای قضیه میدونیم چیه چرا خودمون رو قربانی کنیم؟ من با رفتن موافقم.

البته منظور من این بود که اصولاً "اعتقاد" نیست که محرک اظهار نظر می‌شه.

موضع من نسبت به گلشیفته یا هرکس دیگه‌ای "به ما چه زندگی خودشه" بوده اما پستت باعث شد بهش فکر کنم:

اگر کسی اعتقادی داشته باشه به معنای واقعیِ کلمه‌ی اعتقاد، می‌دونه که اعتقاد پیدا کردن به چیزی یه فرایند شخصیه و اصلاً نمیشه کسی رو به داشتن اعتقادی مجبور کرد.

ممکنه از محتوای کامنت‌های اینطور بر بیاد که خب کسی به مثلاً اسلام اعتقاد داشته و حالا که چیزی مخالف اون دیده اعتراض کرده ولی به نظر من علت چیزیه که تو کامنت قبلی گفتم و باعث میشه فرد راحت "اظهار نظر" کنه همون طور که در کلِ زندگی (نه فقط نسبت به آدم‌های مشهور)، خودش و دیگران این کار رو انجام می‌دن و محتوای کامنت‌ها هم از غرور، کینه داشتن نسبت به افراد منسوب به اعتقاد خاصی و ... منشأ می‌گیره.

چند درصد ازاظهار نظرکننده‌ها حقیقتا! به پوشش باور دارن و به خاطر شرایط یا عادت یا عرف یا اجبارر عایتش نمی‌کنن؟

اگرکسانی باشن که به دلیل باور به بد و اشتباه بودن این کار و به دلیل این که فکر میکنن تصمیم گلشیفته اگرچه یه "تصمیم‌ شخصی" هست ولی به دلیل آسیب زننده بودنش (با توجه به تأثیرگذار بودن گلشیفته بعنوان یه فرد مشهور) قابلیت نقد رو داره، به نظرم اگر حقیقتاً به اسلام معتقد باشن اجازه‌ی توهین یا زیر سوال بردن "خود شخص" رو به هیچ صورتی به خودشون نمی‌دن و فقط با آوردن دلیلِ بد بودن اون کار (نه اینکه چون من یا مسلمون‌ها یا ایرانیان باستان می‌گن)، از "عمل" اون اظهار برائت می‌کنن.

پاسخ:
به نظر من حتی عمل شخص هم تا جایی که عمل دیگران رو محدود نکنه و بهشون آسیب وارد نکنه، قابل نقد نیست. یه وقتی هست که ما میگیم دوست نداریم نزدیکان و دوستامون این خصوصیات رو داشته باشن و سلیقه‌مون رو بیان میکنیم. این فرق داره با اینکه در مورد عمل یه فرد عاقل صحبت کنیم و نظر بدیم.
چون مثلا گلشیفته توی فلان فیلم لخت شده، حالا دخترای ایرانی همه لخت میشن؟! اصلا بشن. عقل دارن، اگه صلاح بدونن میشن و این ربطی نداره به دیگران.
۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۱۶ نیلوفر ایراندوست
چیزی که درمورد گلشیفته هست اینه که طبق تصمیمی که گرفته داره زندگی میکنه.و چیزی که در مورد ما هست اینه که نشستیم این ور دنیا و داریم در مورش اظهار نظر میکنیم. چون فکر میکنیم ما مرکز جهانیم و هرکسی هر کاری میخواد انجام بده باید مطابق افکار ما باشه!و گلشیفته تمام این مدت همون کاری رو انجام داده که خودش صلاح دونسته و پای خوب و بد تصمیمش مونده.برخلاف خیلی از ما که به جای زندگی کردن دائم داریم خودمون،اطرافیانمون،آدمای مشهور و جمیع ابنا بشر رو قضاوت میکنیم.


چیزی هم که درمورد شما هست اینه که خیلی تغییر کردین.رو به بالا:)
پاسخ:
یه کم اگه از این صندلی حق بودن بلند بشیم خیلی خوب میشه
موافقم باهات و ممنون از لطفت:)
taze dari adam mishi
پاسخ:
:)
۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۳۵ بی نام بی نشون
وقتی چنین فرد هرزه ای بیاید در فیلم هایی مثل میم مثل مادر و اشک سرما بازی کند و به وسیله این فیلم ها پا بگیرد بزرگ شود و بعد فلنگ را ببندد و برود و به ریش داشته و نداشته ما بخندد تعجبی ندارد که یکی دیگر بیاید از خیانت چنین فردی دفاع کند و با بادی لنگوییج اش انس بگیرد و افتخار کند به هرزگی اش و لابد در پیش خودش خوب و بد را هم یک چیز نسبی می داند و فکر می کند با خواندن چند کتاب صادق هدایت و زیگموند فروید روشنفکر است و فاز انتلکتی برش میدارد
بچه بیا برو که دهنت بد بوی شیر می دهد و هنوز هم در منجلابی و نمی فهمی
پاسخ:
وقتم رو برای کسایی‌ که از حداقل شعور هم برخوردار نیستند، هدر نمیدم.
چون مثلا گلشیفته توی فلان فیلم لخت شده، حالا دخترای ایرانی همه لخت میشن؟! :منظورم این نبود
ولی به هر حال خیلی موافقم با سکوت
پاسخ:
:)
خیلی عالی بود واقعا
باهاتون موافقم
پاسخ:
:)

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">