مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «two days one night» ثبت شده است



   شکست چیست؟ پیروزی چیست؟ باخت چیست؟ برد چیست؟ «دو روز، یک شب»، تعاریف را عوض می‌کند و به شما پیشنهادی تازه و مدلی بهتر برای زندگی‌کردن ارائه می‌دهد؛ کاری را که برادران داردِن به‌طور غیرمستقیم در نود دقیقه انجام می‌دهند، کاری‌ست که پیامبران و واعظان، هزاران سال و به‌طور مستقیم کوشیده‌اند که انجام دهند. اما کدام‌یک موفق‌ترند؟

   چقدر باید بگذرد تا چهره‌ی ساندرا را فراموش کنم؟ آن لبخند رضایت پایانی و قدم‌های سبک‌بارانه‌اش را؟

   بازی ماریون کوتیار در این فیلم، کمی بیشتر از عالی‌ست. او طوری بازی می‌کند که انگار بازی نمی‌کند و روان مخاطب را در دست می‌گیرد و خانه‌به‌خانه، با خود می‌کشاند.

   ساندرا پاکبازی می‌کند؛ پاک بازی می‌کند. در زمانه‌ای که غول خودخواهی، تمام دار و ندار انسان را به نیش کشیده است، دیدن ساندرا، لبخند آرامش‌بخشی‌ست که روی لب‌های‌مان می‌نشیند و به ما می‌گوید که:«بگذر تا بگیری.»


مهدیار دلکش