مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
لبخندهایت را قاب می گیرم و از تمام دیوارهای شهر خواهم آویخت تو را از تمام درختان تو را در تمام آینه ها  تو را تکثیر خواهم کرد در تمام شب نامه های کثیرالانتشار با سپیدی لبخندت، تمام دنیا را رنگ خواهم کرد و بعد بوم سپید را، روبروی خدا می گذارم تا شش روز به تو فکر کند شاید، دوباره یادش آمدی و دنیا پر از بهشت شد  + شب باشد. نشسته باشی و زانوی غمت را بغل کرده باشی. یکدفعه اسمس بیاید که: بودن به از نبود شدن؛ خاصه در بهار!  + بد عادت کردی چشمامو...!  + دنیا را می بلعم / اگر این شعر کوچک از دهانم بیفتد (حدیث لزرغلامی - کتاب اگر زن نبودم قطار بودم)  + دوستان خوبی که وب قبلی رو لینک کرده بودن، لطف کنن و لینک رو تصحیح کنن.
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">