مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
به مجتبا ناطقی       در رویایت دست هایش را بگیر در یکی از خانه های لباس چهارخانه اش، از پشت در آغوشش بکش کنارش چای بنوش و تا می توانی برایش شعر بگو اما رفیق رویاها همیشه چیزی کم دارند دریا شو و بگذار دل آشوبه هایت را از موج بلند چشمانت بخاند هیچ واژه ای سلیس تر از نگاهت نیست هیچ تخته سنگی نمی تواند جلوی آب را بگیرد کافی ست کمی نگاهش کنی این دو دریا، اقیانوس خاهند شد   یک. دریا هم زمان با نمایش ایده ی پهناوری و بزرگی، ایده ی جنبش و شدن را نیز به نمایش می گذارد. (از مصاحبت آفتاب - کامیار عابدی)  دو. hotel california - eagles
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">