حرف اول اولین کلمه ی جزوه ام
حرف آخر اسم توست
و این یعنی
امشب هم درس نخواهم خواند
یازده و یازده دقیقه ست
شبیه قدم هایمان در آن پیاده روی لعنتی
به تخت خواب می روم
اما این دیوار
همرنگ شالی ست که زیباترت می کرد ...
ساعت صفر دقیقه ی بامداد
شبیه انگشترهایی
که شوهرت دستت خواهد کرد
یک. من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم
با دست خود آن را ساخته باشم. دنیایی که زندگی حیوانی آدم های دیگر از تمام مفاهیم
آن دور باشد. این نوع زندگی به تنهایی اش می ارزد. تنها ماندن سرنوشت تمام راهها
و مردان بزرگ است، این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف میخورند، امّا باید بگویم
که از سرنوشتهای دیگر چندان هم بدتر نیست.
(آرتور شوپنهاور)
دو. کورش یغمایی - گل یخ