مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو
حرف اول اولین کلمه ی جزوه ام حرف آخر اسم توست و این یعنی امشب هم درس نخواهم خواند یازده و یازده دقیقه ست شبیه قدم هایمان در آن پیاده روی لعنتی به تخت خواب می روم اما این دیوار همرنگ شالی ست که زیباترت می کرد ... ساعت صفر دقیقه ی بامداد شبیه انگشترهایی که شوهرت دستت خواهد کرد     یک. من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم. دنیایی که زندگی حیوانی آدم های دیگر از تمام مفاهیم آن دور باشد. این نوع زندگی به تنهایی اش می ارزد. تنها ماندن سرنوشت تمام راه‌ها و مردان بزرگ است، این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف می‌خورند، امّا باید بگویم که از سرنوشت‌های دیگر چندان هم بدتر نیست. (آرتور شوپنهاور) دو. کورش یغمایی - گل یخ
مهدیار دلکش

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">