وقتی حتا قرص های مادرم
تاریخ انقضا دارند
بیشتر مواظب رفتارت باش عزیزم
اقیانوس هم
جایی به تنگه می رسد
و گاهی بهمن
با یک سنگ آغاز می شود
یک. یک لحظه خواستم / چون کودکی که ناشیانه دست در آتش فرو برد / خواستم تو را / آن سطرها گذشت و / حالا / این پیری مدام / مرگ را زیبا کرده است / آن قدر / که کوه کنار خانه ام / حتا اگر آتشفشان کند / از ایوان و غروب و قهوه ای که تازه ریخته ام / نخواهم گذشت... (گروس عبدالملکیان – سطرها در تاریکی جا عوض می کنند)
دو. شدم آن ماهی که طاقت آب نداشت. (از خلال نامه های دوستان سهراب به او)
سه. آرامش این آهنگ ذوالفنون رو دوس دارم.
چاهار. مث ابر دلم گرفته، مث بارون خیس خیسم / یه قلم دستم گرفتم، گریه هامو می نویسم