فیلمی پر از استعاره و شعر. نیازمند دقت و حوصله برای کشف لایهی دوم و پشتی فیلم.
تارکوفسکی یک شاعر است؛ یک عارف؛ شاید یک فیلسوف؛ و در آخر، یک کارگردان. او در آخرین فیلمش، از ایمان میگوید و امید؛ در عصری که مدرنیته، جای سنت و دین را تنگ کرده است و در حال پسزدن آنهاست. درختی که اگر با ایمان و امید آبیاری نشود، خواهد خشکید.
در آغاز، فقط یک کلمه بود؛ یک راز. و آن شاید خدا بود.