شمع های کیک تولد
روشن می شوند تا خاموش شوند
با خاموشی شان
همه لبخند می زنند
همه کف می زنند ...
فوتم کردی
و من خاموش ترین شمع شدم
که تا لحظه ی آخر
خیره در چشم هایت
از خنده ات خندیدم و مردم
یک. گوسفندان را یک به یک به نام می شناسد / اما نام
معشوق خود را نمی داند / مست رویاست / مثل رودی که از صدای خود مست ست / همه را به
نام، به خیش می خاند / معشوقش اما بی نام ست / گوسفند نیز به آغل باز می گردد /
معشوقش اما بی سرپناه ست (یوره کاشتلان)
دو. عبدالعلی وزیری - نمی دونی