دختر ستارهای
جری اسپینلی
نشر ایرانبان
دویستوسیوسه صفحه
دختر ستارهای، انگار کودکیهای آمِلیست؛ با همان میزان از شور و قدرتِ بودن؛ با همان میزان از آفرینندگی و خلانگی و سرزندگی و مهربانی. دختر ستارهای، آدمها را بلد است و آدمها -تمام آدمها- برایش مهم و مسئلهاند. او خودش را وقف شادی دیگران کرده است؛ دوست و دشمن.
همیشه چنین شخصیتهایی من را به وجد آوردهاند؛ آدمهای اورجینال، که بودنشان شعر است و لبخند.
این کتاب هم مثل تیستو، برای من در دستهی فرانقدها قرار میگیرد. و معتقدم که تمام انسانها باید این کتاب را بخوانند و از روی دست دختر ستارهای، تقلب کنند؛ برای بهتر بودن. کاش از این کتاب، بیشتر گفته شود.
ممنون از رعنا بابت معرفی این کتاب؛ رعنایی که دختر ستارهایست.
برشی از کتاب:
گاهی اوقات حواس ما مزاحممون میشن. زمین با ما صحبت میکنه، اما بهخاطر همهی جار و جنجالی که حواسمون بهوجود میارن، نمیتونیم صداشو بشنویم. گاهی اوقات لازمه اونا رو از بین ببریم. حواسمونو فراموش کنیم. اونموقع شاید زمین با ما ارتباط برقرار کنه. جهان هستی، با ما صحبت کنه. ستارهها نجوا کنن.