اشک هایت را پای دار قالی نریز گلنار
پژمرده می شوند گل هایش
آرزوهایت را محکم گره بزن
و به فرداها بیندیش
تو تنها نیستی گلنار
گوسفندان تو را می فهمند
خورشید برای تو طلوع می کند
و سرتاسر دشت تو را عاشق است
با درختان برقص گلنار
و بگذار کوه
استقامت را از چشمان تو بیاموزد
این شما و این هم ... نوشت: رعنا دلاکه از بچه های قدیمی دوچرخه وب نویسی رو شروع کرده.
یکی دیگه از بچه های قدیمی برگشته نوشت: مهسا دوستی دوباره دست به کیبورد شده.