دوست داشتم پرنده می بودم
چشمانم را می بستم
و در هوایت پر باز می کردم
اما حالا
صلیبی هستم
که حسرت داشتنت
هر روز به دارم می کشد
یک.
آه که چقدر دوست دارم تا به یاد آری / آن روزهای خوش
را که با هم دوست بودیم / زندگی آن روزها روشن تر بود / و خورشید گرم تر از امروز
/ برگ های خشک جارو شد / خاطرات و افسوس ها نیز / و باد شمال آن ها را با خود برد
/ به شب سرد فراموشی / می بینی فراموشش نکرده ام / آوازی را که به ما می ماند / با
هم زیستیم / تویی که مرا دوست داشتی / و منی که تو را دوست می داشتم / اما زندگی،
کسانی را که عشق می ورزند / جداشان می کند از هم / گرچه بسیار آرام و / بی هیچ خش
خشی / و دریا از ساحل برمی دارد / ردپای عاشقانی که با راه خیش رفتند (ژاک پره ور)
دو. استاد شجریان - بر من گذشتی سر بر نکردی (همراه برادران پور ناظری ... یه جاییش هست میگه: تو که خورشید اوج دلربا؛ خورشید اوج دلربایی ...)