آسمان سرخ
دریا سرخ
گاه و بی گاه موج بلندی بر ساحل می خورد و بازمی گردد
ابرها
شبیه تخته سنگ ها
سپید و منظم
حرف هایت تمام می شوند
لبخند می زنی
آسمان و دریا به هم می رسند
و من ناگهان از این قاب رویایی
به خودم بازمی گردم
باز هم زیادی به لب هایت خیره ماندم
یک.
دختری از تو پرسید: شعر چیست؟ / دلت می خاست بگویی:
خود تویی، آری، خود تو / و در هراس و حیرت / که خود دلیل معجزه اند / رشک می برم
به زیبایی پر و پیمانت دختر / و تازه مرا مجال معاشرتت نیست / که دستم تنگ ست و هر
که دست، تنگ ست / باید آواز خاند / تو این ها را نگفتی و ساکت ماندی و / همان شد
که دختر آوازت را نشنید (ولادیمیر هولان)
دو. عارف - همه چیم یار
سه. شرایط خیلی حساس ه. شرایط رو درک کنیم و همگی فردا به روحانی رای بدیم. با رای دادن هیچ چیزی رو از دست نمیدیم ولی ممکن ه چیزای خوبی رو به دست بیاریم.