هنگام پرواز دستهجمعی
پرندهها کدام آواز را میخوانند؟
کاش میدانستم کدام پیراهنم
مرا بیشتر دوست دارد
این سیمهای خاردار را از تنت بردار
عریان باش چون درخت
مثل زخمی عزیز
دردی که بند نمیآید
تنم را چون سرزمینی بیسپاه فتح کن
رود آیا رود است؟
یا قطرههایی که به دنبال یکدیگر میگردند؟
تنهایم
تکهچوبی در محاصرهی موریانهها
صدایم کن
صدای تو آوازیست سبکتر از مرگ
آرامتر از نسیم
صدایت
پرندهایست که از پرواز خسته نمیشود
یک. به سربازی که تو را کشت، خواهم گفت / گیرم که هیچکس نفهمید / از درخت زردآلو در امان نخواهی ماند / رودی که در مسیر جنگ قرار دارد، انسان نیست / آری، فراق با من کاری کرد / که نمک با زخم نمیکند / غم را هر کجا که رها میکنم / سر از خانه در میآورد / فکر میکنم / تنها یک بنای قدیمی مرا درک میکند. (غلامرضا بروسان)
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.