مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

آب، کم جو؛ تشنگی آور به‌دست

مثل باد

ای دوست! شکر بهتر یا آن‌که شکر سازد؟
خوبیِ قمر بهتر یا آن‌که قمر سازد؟


برخیز که پر کنیم پیمانه ز می
زان پیش که پر کنند پیمانه‌ی ما


پرنده‌ها و کودکان را به آدم‌ها ترجیح می‌دهم.


کسی در من مدام آوازهای غمگین می‌خواند.


جانم بگیر و صحبت جانانه‌ام ببخش

آرشیو


غصه‌ها خواهند رفت؟

یا

همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند اما هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مرا ببرد؟


برای من دومی‌ست. وقتی به عنوان یک ناظر، دنیا را تماشا می‌کنم، غمگین می‌شوم؛ از یک نهال؛ رشد درخت؛ مرگ درخت. از فقر؛ مرگ نهال؛ از آدم‌ها؛ از آدم‌ها. از زشتی آدم‌ها؛ از هشیار نبودن‌شان؛ و حتی آدم‌های زیبا غمگینم می‌کنند؛ آدم‌هایی که خانه‌ی اول‌شان درون‌شان است و آن را آباد و سرسبز کرده‌اند. اندوهگین می‌شوم وقتی نمی‌توانم با زیبایی‌شان بیامیزم و در شهرِ درون‌شان محو شوم. زیباییِ یک الاغ، وقتی نتوانم با آن الاغ یکی شوم، غمگینم می‌کند. و هر چیزی که مرا از دنیا بگیرد و درونم را فعال کند، برایم غم‌انگیز است؛ حتی اگر لبخند؛ حتی در میان شادی.

کاش می‌شد زیباها را در آغوش کشید؛ آن‌چنان محکم که یا تو بمانی یا او.


مهدیار دلکش

نظرات  (۲)

 شاید بی ربط باشه خیلی ، ولی ناخوداگاه یاد یه دیالوگ افتادم که کاراکتر همینگوی بیان میکرد : میگفت از هر نوشته ای ناراحت میشه چون اگه بد باشه ، نوشته بد رو دوست نداره و اگه خوب باشه ناراحت میشه که چرا خودش ننوشته اونو.
پاسخ:
مرسی از بیانش
نه غصه ها نمیرن همچنان هستن این شادی ها هستن که رفت و آمد دارن
پاسخ:
همین‌طوره

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">