اینکه هیچ کاری نمیتونیم بکنیم، خیلی اذیتم میکنه. اینکه زیر ظلمیم با دستای خالی و هیچ کسی هم کمکی نمیکنه از بیرون.
انگار نامرئی هستیم ولی درد میکشیم. استمرار شر، اذیتم میکنه.
انقدر زجر کشیدیم و ازمون آدم گرفتند که حتی بعد از آزادی، زیاد خوشحال نخواهم بود.
نوشته های وبلاگتو داشتم میخوندم یه سری سرچ داشتم راجع به نامه های خودکشی افراد معروف که اولین وبلاگ اینو برام بالا اورد و مطلبتو که فکر کنم برای سال ۹۵ بود خوندم و همینطور کامنت های طرز فکرت برام خیلی قابل احترام بود تصمیم گرفتم وبلاگتو یکم بالا پایین کنم تا این که دیدم از سال ۸۸ داری مینویسی و فکرشم نمیکردم هنوز بنویسی تا دیدم آخر مطلبت برای اردیبهشت هست اگه چنل تلگرامی داری یا پیج پاپلیک اینستاگرام که توش مطلب میزاری خوشحال میشم بدی و ازشون لذت ببرم🙏🏻